116 خط
0 کلمه
0 تفسیر
[متن آهنگ «گوله» از گادپوری و حمید صفت و حصین]
[مقدمه]
پُ پُ پُ
[قسمت اول - گادپوری]
چشا میزنه دو دو
حالتا کتامینی
پاها پلاتینه
بدنا بتادینی
با لخته خونا
بسته میشه راه بینی
حاجیتون چیریکه که تو گردنش پلاکی نی
بچه شمال طباخان کرمانجای قوچان
برسی گیلان دولِت قطعه ورودی لوشان
دنباله آمار آدرسِ و کروکی که کجام
چون دیگه غولم پولِ درمیاد خونه توو جام
یه زمان توو پارک بودم توو زمین بَسکِت
الان واسه حق فیت می‌خوره زمین دست چک
خواستی بیای سمتم به سَرِت کلاه کَسکت
چون این طرفا نی حاجی جا گوزیدن از شت
سبیل تر اَ بانی پشت کمرا زنجانی
(چی؟)
سیسا ایرانی کون لق هرکی پا نی
می‌دوزم کاچیرانی رایم چیدم ماشین‌گانی
(دو دو دو دو دو)
[هم‌خوان - گادپوری]
خشاب عوض کن
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
خشاب و خالی می‌کنم فقط با خوندن
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
خشاب و خالی می‌کنم فقط با خوندن
(گوله، گوله، گوله)
(گوله، گوله، گوله)
(گوله، گوله، گوله)
[قسمت دوم - حمید صفت]
بعدِ اعلام جنگ بخونید نماز وحشت
(وحشت)
برسم پشت خاکریزتون فقط اشهد
(اشهد)
این تجاوز رپی بعد ضد حمله‌ت
خودکارا زیر گلو رو سینه‌ات سَرِ رپرا
الله اکبر
الله اکبر، الله اکبر
بلاخره یه‌جا می‌بینیم تورو دلاور
همون روز می‌رسی درجه رفیع شهادت
هی نگم توو خودت و ما پی شباهت
که وقتی پاشیم اَ روت می‌گیریم غسل جنایت
نمازِ مِیِتت و می‌خونیم به جماعت
خودم وایسادم جلو کُل تیم بسته به قامت
تف توو رپی که حقیقتش و لاشیا کنن تلاوت
کسادی بازار شرف و صداقت
یادِ تن فروشا افتادیم پ پرده بکارت
صدا نامردا بلند اگه مردا کنن نجابت
اینه حکایت، با خنده یا زور
زدوبند می‌کنه بهت اماله‌اش
بودنم دلی به خاک و خون بکشم بشم گلی
من صادقم ولی نه پی هدایت
بلا به دور حالا حلال می‌کنی یا شکایت؟
[هم‌خوان - حمید صفت]
خشاب عوض کن
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
خشاب و خالی می‌کنم فقط با خوندن
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
خشاب و خالی می‌کنم فقط با خوندن
[قسمت سوم - حصین]
مثه حماس پی حماسه
می‌زنیمت شرطِ چی؟ یه چی بگو بماسه
بسه لاشی، می‌خوابی کف صندوق
بکنیم زدوبند و
رخاتون این کاره نی؛ چی خوردین آب گندم؟
جهت اطلاع قایم شی پشته انقلاب
بازم می‌کشمتون بیرون عینه شورت جنده‌ها
تو کون و بنداز توو تله بیا وسطه سیرک
ما میایم هرجا طعمه
صورتا کفیه پیچ غربیه نی
زندگی یه جوری غریبانه‌ست
که منم دیگه اعزام شدم دیگه بنی آدم
بگیر لا در؛ سینه که خاکریزِ همه حقیقتا
شهر شلوغ قورباغه‌ها هم همه ابوعطا
به لطف ندیده‌ها خوش‌ان
خاک می‌شن به ما باشه هررو روی تشک
پس چی؟
ما راه کونده‌ی کف آستین
کصشر تر اَ رپفارسی
نمی‌خوام بشینم بیرون
نمی‌زارن حمید اینا خاطرات دیرو
یادم نی من بگی شما این پسر کی بود؟
می‌گفت کارم سنگینه صحبتای کیلو
اَ اینا که تله‌ان، نقطه فازِ غلط
لاتِ کوچه خالی چهارتا کس و کلک
اون که دیده باشی بالا میاد کارِ ما نی
جنس تورو می‌ده ميره فقط بایگانی
مثه این‌که ممکنم نیستن به کل حسن
آدما کس میگن نود و نه درصد
البته داره تبعاتی طرف ما گرون، فرق طبقاتی
خوبا با ما می‌چینن چون کارا میشه با تیم
تهشم راضی می‌رن عینه کس صلواتی
شوخی نداریم تا دیگه بحث پوله
مي‌دونن حاجیت سیر نمی‌شه با هله هوله
اهل عالیم بفرما الکلی
[هم‌خوان - گادپوری و حمید صفت]
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
خشاب و خالی می‌کنم فقط با خوندن
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
حرفا مث گوله‌ان
خشاب و خالی می‌کنم فقط با خوندن